کد مطلب:301683 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:193

مقام رکنیت فاطمه نسبت به علی


موضوع هفتم مشترك بودن فاطمه سلام الله علیها است بارسول اكرم در مقام ركن بودن نسبت به علی بن ابی طالب سلام الله علیه.

جابر بن عبدالله چنین روایت می كندكه پیامبر اكرم به علی فرمود:

«سلام علیك ابا الریحانتین، اوصیك بریحانتی من الدنیا من قبل ان ینهد ركناك، و الله خلیفتی علیك. فلما مات النبی صلی الله علیه و آله و سلم قال (علی): هذا احد الركنین الذین قال رسول الله. فلما ماتت فاطمة قال: هذا الركن الثانی


الذی قال رسول الله». [1] .

«سلام بر تو، ای پدر دو ریحانه ی من، یا علی محافظت آن دو را به تو سفارش می كنم قبل از آنكه هر دو ركن تو از بین برود، تو را به خدا می سپارم كه او نگهدارنده ی توست.

(جابر بن عبدالله روایت را چنین ادامه می دهد):

پس از رحلت پیامبر اكرم، امیرالمؤمنین فرمود: این بود یكی از دو ركن من كه رسول خدا می فرمود، و اینك منهدم گردید؛ و هنگامی كه فاطمه سلام الله علیها چشم از جهان فروبست، علی فرمود: این بود همان ركن دومی كه به قول پیامبر اكرم، امروز از دست دادم».

این حدیث را عده ای از علما به این شرح نقل كرده اند:

حافظ ابونعیم در حلیة الاولیاء، حافظ ابن عساكر در تاریخ


شام، حافظ محب الدین طبری در ریاض و ذخائر، امام احمد بن حنبل (امام حنابله)، حافظ كنجی شافعی در كفایه، ابوالمظفر سبط بن جوزی در تذكره، حافظ سیوطی در جامع كبیر و جمعی دیگر از دانشمندان و محققین.

در اینجا لازم است ركن بودن به علی علیه السلام را دقیقا بررسی كنیم كه آیا مراد از این «ركنیت» چیست؟ و حقیقت این رتبه ی معنوی كه مقام بسیار والا و بزرگی است چگونه می باشد. آنچه مسلم است این است كه در این مقام، هر معنایی كه در شان پیامبر اكرم تصور شود عینا بهمانگونه و بهمان ترتیب در شان حضرت صدیقه سلام الله علیها وارد است، و به عبارت دیگر، حضرت زهرا علیهاالسلام در مقام ركنیت مثل و همانند پیامبر اكرم، و در این منقبت همتا و شریك و برابر با رسول خدا می باشد.

یقینا مقصد از ركن علی بودن، این نیست كه فاطمه علیهاالسلام اداره كننده ی امور خانواده و كدبانوی خانه و كاشانه ی علی، و گرداننده ی چرخ زندگانی و آسایش بخش او و خاندان اوست، زیرا كه اینها از وظایف حتمی هر زن مسلمان است. مهم این است و رمز عظمت زهرای اطهر آنجاست كه با وجود آیه ی (الرجال قوامون علی النساء) [2] كه موضع كلی مردان و زنان را نسبت به یكدیگر تعیین می نماید، پیامبر اكرم در یك مورد استثنائی، حضرت صدیقه را ركن علی می خواند، بهمانگونه كه خودش را. رسول خدا به هر معنی و مفاد،


و به هر نحو و كیفیتی كه ركن علی محسوب می شود، فاطمه سلام الله علیها نیز به همان ترتیب، به همان نسق، و به همان وضع، ركن مساوی و همتای دیگر در این منقبت است.

در اینجا می توان گفت كه این ركن بودن به علی از مقام شامخ ولایت سرچشمه می گیرد، و از شئون ولایت است كه هر یك از آن سه وجود مقدس، ركن دو نفر دیگر می باشد، و این موضوع امكان پذیر نیست مگر اینكه فاطمه سلام الله علیها نیز در مقام ولایت همتا و همانند و برابر با پیامبر اكرم و علی بوده باشد، یعنی چنان كه رسول خدا ركن ولایت، اساس اسلام، و اصل مودتی است كه خدا آن را اجر نبوت قرار داده است، حضرت زهرا علیهاالسلام نیز در این شئون شریك، برابر، و همتای او است و به همین مناسبت است كه پیامبر اكرم می فرماید:

«لو لم یخلق الله علی بن ابی طالب، ما كان لفاطمة كفو». [3] .

«اگر خدا علی ابن ابی طالب را نمی آفرید فاطمه شبیه و نظیری در عالم نداشت».

در روایت دیگری آن حضرت خطاب به علی می فرماید:

«لولاك یا علی لما كان لفاطمه كفو علی وجه


الارض». [4] .

«یا علی اگر تو نبودی، فاطمه را بر روی زمین همانند و نظیری نبود».

مقصود پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم از كفو كه در این روایات و احادیث دیگر در شان حضرت زهرا بكار برده است، چیست؟ آیا منظور آن حضرت، كفو در مال، همانند در فقر و غنا، و یا همتایی در خلقت ظاهری است؟ بطور یقین نه؛ بلكه مقصود كفو و همانند در مقام ولایت و صفات و فضائل است. بلی، فاطمه علیهاالسلام در شئون ولایت همتای علی است، همانگونه كه خود پیامبر اكرم چنین است. چنانكه رسول خدا ركن ایمان، ركن اسلام، ركن توحید، ركن منطق و بیان، و ركن حقیقت و شرف انسان است، و به همان معنی و مفهوم، حضرت زهرا و ائمه ی اطهار نیز ركن و اساس و اصل و پایه و بنیادند.

در زیارت مبعث، [5] علی علیه السلام را بعنوان ركن بودن چنین خطاب می كنیم:


«... و صل علی عبدك و امینك الاوفی... و ركن الاولیاء و عماد الاصفیاء...». [6] .

كه ركن و پایه و ستون و تكیه گاه جمیع اولیا و اصفیا می باشد، ركن و تكیه گاهش بفرمایش پیامبر حضرت صدیقه سلام الله علیها است.

در یكی از زیارات مطلقه نیز حضرت امیرالمومنین «سید الاوصیاء و ركن الاولیاء» نامیده شده است، [7] و در زیارت وارث حضرت اباعبدالله الحسین چنین عرضه می داریم:

«اشهد انك من دعائم الدین و اركان المومنین»؛ [8] .


و در زیارت عید فطر و قربان [9] و همچنین در زیارت اربعین حسین علیه السلام [10] :

«اشهد انك من دعائم الدین و اركان المسلمین، و معقل المؤمنین»؛

و در زیارت جامعه ی كبیره:

«... و ساسة العباد، و اركان البلاد، و ابواب الایمان». [11] .


آری چهارده معصوم علیهم السلام همگی اركان توحید و ایمان و اسلام هستند، و هر یك از آنان ركن است برای سایر معصومین. حضرت صدیقه سلام الله علیها در این مقام- نظیر و همانند و همتای رسول اكرم- ركن است برای امیرالمؤمنین سلام الله علیه.

حضرت صادق علیه السلام در این زمینه بیان روشن و واضحی فرموده اند:

«لولا ان الله عز و جل خلق امیرالمؤمنین، لم یكن لفاطمة كفو علی وجه الارض، آدم فمن دونه». [12] .

«اگر خدای عز و جل امیرالمؤمنین را نمی آفرید،- از اولین و آخرین- فاطمه را بر روی زمین نظیر و همتائی وجود نداشت».

علی و فاطمه هر دو صاحب ولایت، هر دو دارای مقام عصمت و طهارت و هر دو از اركان توحید و ایمانند.

امام ششم به عبارت دیگری می فرماید:

«لو لا ان امیرالمؤمنین تزوجها، لما كان لها كفو الی یوم القیامه علی وجه الارض، آدم فمن دونه». [13] .


تشخیص «ركن بودن» و یا «كفو و همتا بودن» بشری با بشر دیگر، مطلبی است كه فهم انسان از درك آن عاجز و ناتوان است، و تنها خدای تعالی (والله یعلم ما خلق) كه از ضمائر مخلوقات خویش آگاه است می داند و می تواند معین كند چه كسی كفو و نظیر و همانند كیست، و همتای هر موجودی در عالم كدامست.

لذا اختیار فاطمه علیهاالسلام برای همسری علی علیه السلام، یك انتخاب الهی است، خدای تعالی خود برای زهرا علیهاالسلام زوجی را كه كفو و همتای اوست برمی گزیند و در این عقد آسمانی خود خطبه می خواند، و شهود این ازدواج مقدس، پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم جبرئیل و فرشتگان هستند؛ و باید اینچنین باشد، زیرا جز خدای خالق یكتا چه كسی می داند كفو و همانند زهرا علیهاالسلام كیست، زهرائی كه همتا ندارد و هیچ بشری جز علی شبیه و نظیر او نیست، و در نتیجه همین جهل و نادانی و ناتوانی بشر در شناخت مقام شامخ زهرا علیهاالسلام است


كه می بینیم ابوبكر و عمر نیز خواستار ازدواج با فاطمه علیهاسلام می شوند، و پیامبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم در جواب آنان چنین می فرماید: فاطمه از آن خداست و من در این مورد هیچ گونه اختیاری ندارم (الله یعلم ما خلق)، و تنها خدا كه خالق زهراست می داند كفو و همسر و زوج شایسته ی او كیست، و من و دخترم اگرچه صاحب مقام ولایتیم، ولی خدای تعالی بر من و او ولایت دارد و انتخاب و تعیین همسر فاطمه علیهاالسلام امری است خدائی.



[1] حليه الاولياء ج 3/ 201، مقتل الحسين خوارزمي ج 1/ 62، ذخائر العقبي ص 56، فرائدالسمطين ج 1/ 382، 383/ ح 314، نظم درر السمطين ص 98، الرياض النضره ج 3/ 105، كفايه الطالب ص 93، 94، تاريخ مدينه دمشق (ط دار الفكر) ج 14/ 166، 167، تاريخ ابن عساكر (ترجمه الحسين ع) ص 120، كنز العمال ج 11/ 625/ ح 33044، منتخب كنز العمال ج 5/ 35.

محب الدين طبري قبل از نقل اين روايت مي گويد: «رسول خدا كنيه ي «ابوالريحانتين» را (هم) بر علي گذارده بود». (الرياض النضره ج 3/ 104).

[2] سوره ي النساء، آيه ي 34.

[3] اين روايت به همين لفظ در ينابيع الموده ص 237 موجود است. همچنين در فردوس الاخبار ج 3/ 418/ ح 5170 (به لفظ: لو لم يخلق علي ما كان لفاطمه كفو)، و در مقتل الحسين خوارزمي ج 1/ 66 (به لفظ: لو لم يكن علي ما كان لفاطمه كفو) آمده است.

[4] متن روايت چنين است:

«عوتب النبي صلي الله عليه و آله و سلم في امر فاطمه، فقال: لو لم يخلق الله علي بن ابي طالب ما كان لفاطمه كفو، و في خبر: لولاك لما كان لها كفو علي وجه الارض». بحارالانوار ج 43/ 107.

[5] منظور دعايي است كه در روز مبعث بهنگام زيارت بارگاه ملكوتي اميرالمومنين عليه السلام مي خوانيم. بنابر قول مشهور در بين علماي شيعه روز مبعث، بيست هفتم رجب مي باشد.

[6] اين قسمت از زيارت اميرالمومنين عليه السلام كه مخصوص روز مبعث مي باشد چنين است: «... اللهم صل علي محمد و آل محمد، و صل علي عبدك و امينك الاوفي، و عروتك الوثقي، و يدك العليا، و كلمتك الحسني، و حجتك علي الوري، و صديقك الاكبر، سيد الاوصياء و ركن الاولياء، و عماد الاصفياء، اميرالمومنين، و يعسوب الدين، و قدوه الصديقين، و امام الصالحين...». (مصباح الزائر ص 95- 96، مزار الشهيد ص 32، بحارالانوار ج 97/ 379).

[7] قسمتي از اين زيارت مطلقه ي اميرالمومنين كه از امام صادق عليه السلام روايت شده و مرحوم شيخ مفيد آن را نقل نموده است چنين است: «... اللهم صل علي محمد و آل محمد، و صل علي اميرالمومنين عبدك المرتضي، و امينك الاوفي، و عروتك الوثقي، و يدك العليا، و جنبك الاعلي، و كلمتك الحسني، و حجتك علي الوري، و صديقك الاكبر، و سيد الاوصياء، و ركن الاولياء، و عماد الاصفياء، اميرالمومنين، و يعسوب الدين، و قدوه الصالحين، و امام المخلصين...». (مصباح الزائر ص 78- 79، بحارالانوار ج 97/ 307).

[8] مصباح المتهجد ص 664، بحارالانوار ج 98/ 200.

[9] مصباح الزائر ص 172، مزار الشهيد ص 184، بحارالانوار ج 98/ 353.

[10] مصباح الزائر ص 154، مزار الشهيد ص 211، المزار الكبير ص 172، بحارالانوار ج 98/ 332.

[11] عيون الاخبار ج 2/ 277، بحارالانوار ج 99/ 127- 128.

همچنين در يكي از زيارتهاي حضرت اميرالمومنين عليه السلام مي خوانيم:

«... اشهد انك و الائمه من ولدك سفينه النجاه، و دعائم الاوتاد، و اركان البلاد، و ساسه العباد...». (المزار الكبير ص 76، 77، بحارالانوار ج 97/ 342، 148)؛

و در يكي از دعاهاي روز عيد غدير مي خوانيم:

«... اللهم صل علي محمد و آل محمد، الائمه القاده، و الدعاه الساده، و النجوم الزاهره، و الاعلام الباهره، و ساسه العباد، و اركان البلاد...». (اقبال الاعمال ص 492، بحارالانوار ج 95/ 320)؛

و در توقي شريف حضرت كه براي استشفاع به محمد و آل محمد عليهم السلام است مي خوانيم:

«... قد اتاكم الله يا آل ياسين خلافته و علم مجاري امره فيما امره فيما قضاه و دبره و رتبه و اراده في ملكوته، فكشف لكم الغطاء، و انتم خزنته و شهداوه و علماوه و امناوه، ساسه العباد و اركان البلاد و قضاه الاحكام...». (بحارالانوار ج 91/ 37. همچنين مراجعه كنيد به مصباح الزائر ص 223، 224، بحارالانوار ج 99/ 93).

[12] بحارالانوار ج 43/ 107.

[13] مرحوم مجلسي اين روايت را از كتاب علل الشرائع و خصال و امالي صدوق و دلائل الامامه طبري نقل مي كند و سپس مي گويد:

«اين امكان وجود دارد كه بتوان به اين روايت استدلال كرد و گفت كه علي و فاطمه عليهماالسلام اشرف از تمامي انبياء اولوالعزم- بجز پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم- هستند». (بحارالانوار ج 43/ 10، 11).

اعتقاد مرحوم علامه اميني نيز همين بوده است چنانكه در منقبت سي و دوم از مناقب چهل گانه ي حضرت زهرا عليهاالسلام كه پس از اين خواهيد خواند مي گويند: «اگر بجز اين فرمايش از جانب پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله و سلم تصريحي در اين مورد در دسترس ما نبود (با اينكه وجود دارد)، همين حديث شريف براي اثبات برتري حضرت صديقه زهرا عليهاالسلام بر جميع انبيا (جز پدر بزرگوارش) كافي بود.